به گزارش مشرق، مهدی بختیاری طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: رژیم اشغالگر قدس ۷ ماه پس از آغاز جنگ غزه، چه دستاوردی داشته است، چه برنامهای دارد و وضعیتش در داخل سرزمینهای اشغالی و خارج از آن چگونه است؟ اگر جنگ ۴۸-۱۹۴۷ را کنار بگذاریم (جنگی که یک سال به صورت جسته و گریخته ادامه داشت)، جنگ اخیر غزه (توفان الاقصی) طولانیترین نبرد تاریخ منحوس رژیم صهیونیستی در این ۸ دهه است. اسرائیلی که ورود به جنگهای طولانی را خط قرمز امنیت خود میدانست، حالا مجبور شده برای به دست آوردن دستاوردی حداقلی همچنان این نبرد طولانی را ادامه دهد و حتی جبهههای جدیدتری را هم باز کند.
چرا اسرائیل حاضر شده است یکی از مهمترین اصول دکترین امنیتی خودش را زیر پا بگذارد؟ قبل از آغاز حمله زمینی گسترده به غزه در ۲۷ اکتبر ۲۰۲۳/ ۵ آبان ۱۴۰۲، سران این رژیم ۳ موضوع را به عنوان اهداف اصلی خود در جنگ معرفی کردند:
۱- نابودی کامل حماس ۲- تغییر در ساختار حاکمیتی غزه ۳- آزادی همه اسرایشان بدون مذاکره. بعد از ۱۸۴ روز، اسرائیل به هیچ کدام از این ۳ هدف نرسیده و چشمانداز روشنی هم برای تحقق آنها وجود ندارد. اوضاع به قدری خراب است که به اعتقاد بسیاری، اگر جنگ همین الان به پایان برسد، دولت نتانیاهو سقوط خواهد کرد و این پایان عمر سیاسی او و بسیاری از اعضای کابینهاش خواهد بود (برخی این را سرنوشت محتوم نتانیاهو حتی با وجود ادامه جنگ هم میدانند).
این در حالی است که ارتش اسرائیل عمده زیرساختهای غزه را از بین برده و ۳۳ هزار نفر از ساکنان آن را که عمده آنها زنان و کودکان هستند شهید کرده است اما در میان چیز چندانی به دست نیاورده. از طرف دیگر، نتانیاهو در داخل سرزمینهای اشغالی همچنان با موج بزرگی از مخالفتهای شهروندان اشغالگر صهیونیست و چهرهها و احزاب سیاسی مواجه است. خانوادههای اسرای اسرائیلی هر روز دست به تظاهرات میزنند و این تظاهرات با پشتوانه چند هزار نفری در تلآویو برگزار میشود و همه انتقادها هم به سمت شخص نتانیاهو (به عنوان بانی وضع موجود) است.
احزاب سیاسی مترصد فرصتی برای به زیر کشیدن دولت مستقر هستند و اوضاع اقتصادی - اجتماعی - سیاسی در کنار معضل امنیتی چند ماه اخیر، بهشدت دولت نتانیاهو را تحت فشار گذاشته است. در بیرون از سرزمینهای اشغالی و در عرصه سیاست خارجی نیز اوضاع مطلوب صهیونیستها نیست. دولت آمریکا بعد از ۳ بار وتوی قطعنامه آتشبس شورای امنیت سازمان ملل، بالاخره مجبور شد به این قطعنامه رای ممتنع بدهد تا فشار بینالمللی به صهیونیستها برای دست کشیدن از جنایاتشان در غزه بیشتر شود. حال اینکه این فشار جهانی و مشخصاً از سوی سازمان ملل چقدر میتواند افسار سگ هار نجس منطقه را بکشد، مشخص نیست و بعید نیست آنها بیتوجه به این مساله (با قبول هزینههای سنگین آن) دست به اقدامات بعدی نظیر حمله به رفح یا لبنان هم بزنند.
جو بایدن در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نمیخواهد دست به یک قمار بزند و بیش از این تحت فشار افکار عمومی قرار بگیرد. دولت آمریکا مهمترین متحد و شریک جرم همه جنایات اسرائیل است ولی با این حال به نظر میرسد بایدن حاضر نیست بیش از این برای دولت صهیونیست که روابط مطلوبی هم با رئیسش ندارد، هزینه دهد. این اقدام آمریکا واکنشهای تند مقامات اسرائیل را هم در پی داشته است. اوضاع در میدان نیز همانطور که در بالا اشاره شد، مطلوب صهیونیستها نیست. آنها بعد از ۶ ماه جنگ بیامان، چیزی جز انبوهی از جنایت و کشتار بیگناهان و غیرنظامیان و از بین بردن مدارس و بیمارستانها و مساجد و منازل مردم به دست نیاوردهاند.
رهبران اصلی حماس زنده هستند و ساختار نظامی این جنبش همچنان سر پاست و به نبرد ادامه میدهد. هنوز این «محمد ضیف» و «یحیی سنوار» هستند که زمین بازی را تعیین میکنند و برای صهیونیستها شرط میگذارند. اسرائیل نتوانسته اسرایش را بدون مذاکره آزاد کند و هر روز نیز بر فشار داخلی مبنی بر اینکه آنها باید با حماس (که شعار نابودیاش را میدهند) برای آزادی اسرا مذاکره کنند، افزوده میشود. با این حال به نظر میرسد اسرائیل راهی جز گسترش میدان نبرد هم ندارد. آنها از یک طرف آماده حمله به رفح میشوند (که حتی آمریکا هم اعلام کرده حمله به این منطقه را عبور از خط قرمز میداند) و میدانند تبعات داخلی و خارجی این اقدام جنایتآمیز و به خطر انداختن جان ۲ میلیون انسان بیگناه که در این منطقه پناه گرفتهاند، برایشان چقدر سنگین خواهد بود و از طرف دیگر با علم به اینکه حمله گسترده و زمینی به لبنان برایشان مرگبار خواهد بود، به نظر میرسد سران این رژیم نهایتاً تصمیم به اجرای این کار خواهند گرفت.
فرماندهان نظامی اسرائیل لااقل بهتر از مقامات سیاسی آن میدانند حزبالله لبنان چه توانمندی بالایی خصوصا در نبرد زمینی دارد. حزبالله امروز با حزبالله سال ۲۰۰۶ که شکست سنگینی در جنگ ۳۳ روزه به اسرائیل تحمیل کرد قابل مقایسه نیست و این را در نبردهای ادامهدار این ۶ ماه هم نشان داده است. حزبالله هنوز وارد درگیری گسترده نشده و منتظر تصمیم مقامات اسرائیل است تا ببیند آیا صهیونیستها دست به چنین قماری خواهند زد یا خیر؟ اوضاع در عرصه سیاسی اسرائیل هم بدجور به هم ریخته است.
دولت راستگرای ائتلافی با وجود تندروهای افراطی در بدترین وضعیت قرار دارد و مخالفان هم از هیچ تلاشی برای زمین زدن آنها دریغ نمیکنند و حتی جنگ هم مانع و ترمزی برای تلاش آنها نشده است. رژیم صهیونیستی در آستانه ۸۰ سالگی قرار دارد و این عدد برای همه صهیونیستها ترسناک است. آنها پیش از این ۲ بار در طول تاریخ دچار نفرین ۸۰ سالگی شدهاند و این بار هم بسیاری از آنها معتقدند این نفرین عملی خواهد شد؛ خصوصا با دولتی که اکنون بر سر کار است.